شعری از زبان امام حسن علیه السلام خطاب به همسرشان
نیش های تلخ را بر بدنم دوخته ای ** تو کجا با دل من سوخته ای
می زنی دم ز سر و همسریم لیک ولی ** تو فقط زهر حلائل به دلم ریخته ای
تو کجا مادر ما ،همسری او و علی ** تو فقط بار خودت را به من آویخته ای
پدرم خانه برایش گل زهرایی داشت ** تو فقط خار برای جگرم کاشته ا ی
بی سلامی پدر بود به وقت کوچه ** تو به خانه به خدا بی محلم ساخته ای
جگرم سوخت ولی فکر نکن ** تو فقط خون جگرم ساخته ای
همه ی مردم شهر، پشت بر من کردند ** تو از این بین نبودی که فقط باخته ای
کاش وقتی پسر مادر ما می آید ** تونباشی که برایش کلکی بافته ای
هر که زلفی بزند خوب گره با مهدی **مثل تو نیست فقط خون جگرم ساخته ای
با عرض تسلیت به امام زمان
یا بقیة الله آجرک الله