انسان ها فطرت و آفرینشی یکسان در انسانیت دارند. یعنی آنچه که خمیر مایه ی انسانی است در همه ی انسان ها یکی است. به همین دلیل راهکارهایی که فطرت را بیدار نگه می دارد یا فطرت را بیدار می کند بر روی همه ی انسان ها جواب می دهد و به اصطلاح جهان شمول است. اگر کسی بخواهد در برابر بیداری فطرت مقاومت کند باید ریاضت بکشد و با سختی زیاد خودش را نسبت به بیدار بودن فطرت غافل کند. البته این آدم نمی تواند فطرت را از بین ببرد. بلکه باید آن را مدفون کند.
یکی از این راهکار ها که قرآن و روایات به آن اشاره دارد توجه به فقر وجودی انسان است. اگر انسان به خودش و به آفرینشش که از نطفه ای بد بو آفریده شده است دقت کند هیچگاه به اینجا نمی رسد که علت العلل خود را فراموش کند. هیچگاه به اینجا نمی رسد که با اسم های دهان پر کن و زینت شده جنایت و خونریزی انجام دهد. وقتی انسان ندای درونی خودش را بازتاب افکاری وهمی بداند کما اینکه برخی متفکرین غربی اینگونه می اندیشند. دیگر جایی باقی نمی ماند که برای سر بریدن ناراحت بود. چرا که سر بریدن را دینی (جعلی ) تایید کرده است و ما هم کاری به چون و چرای آن نداریم، و از آن طرف یادمان داده اند فطرت ندایی وهمی است.
آیا آنان که ندای فطرت را جعلی و غیر واقعی می دانند می توانند برای بشر نسخه ی اخلاقی بپیچند. اگر انسان ویژگی های انسانی مخصوص به خود نداشته باشد. چطور می توان آداب و سنت ها را محکوم به بی اخلاقی دانست. اگر دنبال وحدت جامعه بشری هستیم بهترین کار دعوت به ندای فطرت است. فطرتی که همه ی انسان ها را از ظلم، خیانت، فریبکاری و ... نهی می کند و به وحدت و یکدلی و نوع دوستی و رحم به همدیگر دعوت می کند.
شاید کسی بگوید که فطرتی نیست و اینها شعری شاعرانه است. در جواب به این انسان مادی گرا و تجربه محور خواهیم گفت. به این نسخه ی جهان شمول عمل کن تا ندای فطرتت را بشنوی.آن هم نه یکبار بلکه هر بار که این کار را کردی ندای فطرتت بلند می شود.
آن راهکار ساده رجوع به خود در تنهایی شب و سکوت است جایی که فشارهای اجتماعی، دوستان فضایی و حرف های فطرت کور کن، تبلت و لپ تاپ ، موبایل و فضای مجازی و ... وجود ندارد. آنجا انسان تنهای تنها می تواند با خودش مواجه شود و از خودش حساب بکشد. وقتی تنها شدی کمی درباره ی این بیاندیش که چقدر ضعیفی. برای اینکه به نقطه ضعف هایت بیشتر پی ببری به بزرگترین مانع زندگیت بیاندیش. به مرگ!
فکر کن در چه حالت هایی امکان مرگت وجود دارد. حالت های مختلفی می توان متصور شد مثلا ممکن است غذا در گلوی شما گیر کند یا در راه تصادف کنی یا پای شما به سنگی گیر کند یا نفستان بند بیاید یا قلبتان بایستد یا پرت شوید یا ... یا .. یا .... یا ... وقتی خوب فکر کنید می بینید زنده ماندن چیز عجیب تری است تا مردن.
البته برای آن لحظه از شب هیچ چیز مثل مناجات امیر المومنین درمسجد کوفه حال آدم را خوب نمی کند و انسان را به انسانی زندگی کردن یعنی فطری زندگی کردن بر نمی گرداند.
مطالبی نسبتا مرتبط این مطلب و این مطلب
دریافت متن کامل مناجات امیر المومنین در مسجد کوفه
عنوان: مناجات امیر المومنین در مسجد کوفه
حجم: 104 کیلوبایت
دریافت صوت مناجات امیر المومنین در مسجد کوفه حان مهدی سماواتی
عنوان: مناجات امیر المونین در مسجد کوفه
حجم: 1.25 مگابایت
+بخشی از مباحثات فطرت با آقای اسد نژاد