بعد از خواندن اين مطلب بخوانيد
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم 21)
و يكى از آيات او اين است كه براى شما از خود شما همسرانى خلق كرد تا به سوى آنان ميل كنيد و آرامش گيريد و بين شما مودت و رحمت قرار داد و در همين نشانه هايي است براى مردمى كه تفكر كنند
چند نكته:
1- وجود محبت و مودت در خانواده به معني اطاعت و الزام به اطاعت پذيري نيست. گاهي وقتها
ديده مي شود كه زن ها يا مردها همديگر را به اطاعت مجبور مي كنند و به اين
آيات استشهاد مي كنند.
بله كسي كه كسي را دوست دارد ثمره اش اطاعت است. ان كنتم تحبون الله فاتبعوني.
اما يك جاهايي محبت ها دچار تعارض مي شوند و زندگي گره مي خورد اينجا آقا به خانم مي گويد تو مگر من را دوست نداري پس حرف من را گوش كن. خانم هم همين را مي گويد. اينجا مرجع حل اختلاف مرد است. هرچه گفت همان بايد انجام شود. اين دوست داشتن و ابراز محبت نبايد سبب شود تا مديريت و ولايت از دست مرد خارج شود و به دست زن بيافتد. چنين خانواده اي با چنين تفكري بزودي شيرازه زندگيشان از هم مي پاشد (اگر مذهبي باشند اين احتمال بيشتر است)
البته مردها بايد توجه داشته باشند كه پيامبر صلي الله و عليه و آله فرمودند مرد كريم به ذائقه ي زن و بچه اش زندگي مي كند و بيشتر اوقات مغلوب است و مرد لئيم زن و بچه اش به ذائقه ي او زندگي مي كنند و بيشتر اوقات غالب است. بعد فرمودند من دوست دارم كريم مغلوب باشم تا لئيم غالب. (البته اين حديث مربوط به تعيين خطوط كلي زندگي نيست. بلكه در جزئيات زندگي است)
2- وقتي
خداوند مي فرمايد بين زن و مرد مودت قرار دادم آيا اين مودت با ازدواج شكل
مي گيرد؟ يا مشروط به امر ديگري است؟ شايد هم معناي ديگري مورد نظر باشد.
از
آنجا كه مي بينيم خداوند در ابتداي ازدواج مودت را به ما نداده است و
از آن طرف مودت منوط به اطاعت و پيروي است كه امري اختياري است. پس جعل
خداوند يك جعل ذاتي نيست. كه به محض ازدواج محقق شود و لذا وابسته به اراده ي دو
طرف است.
پس جعل به معني قرار دادن صحيح است اما بايد پرسيد خداوند اين مودت را به چه نحوي بين دو نفر قرار داده است.
آيا مودت را بين آنها ذاتي ازدواج قرار داده است؟ (كه معلوم شد نيست) يا مودت را بين آنها حجت قرار
داد؟ يا مودت را بين آنها قانون قرار داد؟ و يا وظيفه و يا اصل قرار داده است؟
به نظر مي رسد چيزي مثل قانون يا
وظيفه و اصل اين جمله را تكميل كند و لذا بايد گفت: من بين شما مودت را به عنوان
يك اصل زندگي ، قانون و وظيفه قرار دادم تا اين زندگي سامان بگيرد و به آرامش برسيد. كسي كه به اين اصل
پايبند نيست نتيجه مطلوب زندگي مشترك را نخواهد گرفت.