فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت چيست؟
فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر
فطرت انسانی چیز خاصی نیست که بشود آن را مثل قلب و کلیه و غیره به کسی نشان داد بلکه فطرت همان آفرینش خاص الهی است که فقط به انسان داده شده و به هیچ موجودی قبل از انسان داده نشده است.
این آفرینش چند ویژگی دارد:
1- برای اولین بار به انسان داده شده
2- دین الهی منطبق با آن است
3- هرگز از بین نمی رود ولی ممکن است زیر لجن زار گناه دفن شود
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
امام صادق (ع) از پدرش نقل ميكند كه فرمود: كسى كه در او حرص و ترس باشد ايمان ندارد و مؤمن، ترسو و حريص و بخيل نيست. الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏1 ؛ ص131

۱۲ مطلب با موضوع «مبانی فکری :: اعتقادی» ثبت شده است

آثار پیروى از امام‏

وفا کردن به تعهّدات طرفین (امام و امت) آثارى دارد که حضرت على علیه السلام آن آثار را چنین توصیف مى‏فرماید:

1- شکل گرفتن علاقه‏ ها و تشکّل نیروها. «نظاماً لُالفتهم»

2- نفوذ ناپذیرى و مصونیّت مکتب از هرگونه خطر تحریف و بدعت و التقاط. «و عزّاً لدینهم»

3- تضعیف باطل و استحکام پایگاه حق. «و عزّ الحق بینهم»

4- راه‏هاى دین روشن و جلوه مى‏ کند. «و قامت مناهجُ الدین»

5- استوانه‏ هاى عدالت مستقر مى‏ گردد. «و اعتدلت معالم العدل»

6- کارها در مجارى خود قرار مى‏ گیرد. «و جرت على اذلالها السُنن»

7- راهى براى نفوذ دشمن و بهانه بدخواهان باقى نمى ‏ماند. «و طُمِع فى بقاء الدولة و یئستْ مَطامع الاعداء» «نهج ‏البلاغه، خطبه 216»


ملاک تشخیص پیروی

در حدیث مى‏ خوانیم: دروغ مى‏ گوید کسى که ادّعا مى‏ کند من شیعه على علیه السلام هستم ولى در عمل به ریسمان دیگران چنگ مى‏زند: «کذب مَن زعم انّه من شیعتنا و هو متمسّک بعروة غیرنا» (وسائل‏الشیعه، ج 27، ص 117)

امام صادق علیه السلام مى‏ فرماید: اگر بنى‏ امیه کسانى را پیدا نمى‏ کردند که به دستگاه آنان بروند و براى آنها بنویسند و غنائم را جمع آورى و براى آنها جنگ کنند و در گروه آنان جمع شوند، آنها حق ما را از ما نمى‏ گرفتند. (بحارالانوار، ج 47، ص 383)

آرى تضعیف امامت به خاطر ضعف علاقمندان بى‏ اراده است، آنان که قلباً با امامان معصوم هستند، ولى به خاطر ترس، جهل، بی عرضگی یا طمع، مزدور بیگانگان قرار مى‏ گیرند.



++ فکر کنم نسبت این  پست با این سخن که اهل بیت کاری به اداره حکومت نداشتند و اینکه اسلام توانایی اداره ندارد و ما باید از سر تا پا غرب زده شویم مشخص باشد

امیداورم در این شبها توفیق توبه و بازگشت به همه ی ما داده شود.

التماس دعا

میثم علی زلفی

وقتی این همه خودرو را در یک ساعت می خریم در حالی که کیفیتی ندارد تعجبی ندارد کسی را رئیس جمهور کنیم که هیچ توانایی ندارد یا به لیستی رای بدهیم که هیچ امتیازی ندارد.

ظاهراً برخی از جنس های بی ارزش و بنجل بیشتر خوششان می آید.

اینجا برخی قیمت خون را نمی دانند قیمت اشک فرزند پاسدار را نمی فهمند. ارزش جهاد و کار شبانه روزی بچه های قرارگاه خاتم را نمی دانند. تلاش بسیجی را نمی بینند. امنیت را نمیفهمند

لعنت به تفکر حیوانی اومانیسم که عصیان و طغیان را می آموزد.

قرآن کریم عاقبت کسی که عصیان و طغیان و تجاوز را بر گزیند اینگونه بیان می کند که خیر را با یک چیز پست عوض کند

فال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر _ ۶۱/ بقره

و در ادامه علت این انتخاب را بیان می کند ___ ذلک بما عصو و کانو یعتدون


به نظر شما کدام تفکر عامل تبدیل انتخاب های خیر به پست است؟ کدام فیلمها و با چه عقبه فکری لجنزار گناه و مبارزه با دین را سرلوحه خود کرده اند؟

آیا فیلم ساز ؛خواننده؛ نوازنده؛ رمان نویس؛ رئیس‌جمهور ؛ وزیر یا بازیگری را می شناسید که دل در گرو انقلاب داشته باشد و نه دل در گرو کد خدای بی خدا و مردم را به عصیان و بی دینی  دعوت کند؟؟؟؟؟


نکند ما جزو کسانی باشیم که نوشته هایمان و کارهایمان مردم را به عصیان و تعدی و تجاوز تشویق کند که در نتیجه بروز چنین جنایتی از ما؛ مردم جنس های بی کیفیت را بر مرغوب آن ترجیح خواهند داد


این سنت الهی است چه بخواهیم چه نخواهیم

میثم علی زلفی

بررسی فقهی نظر همه محترم است؟

چند تذکر:

1-    در ابتدا باید گفت که این نوشتار ادعا ندارد که مطلب ذکر شده حرف اسلام است ولذا تنها قصد شکافتن مسئله و توجه به ابعاد این نظریه و بررسی صحت و سقم این مطلب در حالات مختلف را دارد.

2-    طبق نظر تمامی علماء، احکام اسلام (حرمت و وجوب و .... ) ریشه در مصلحت و مفسده دارد و اما اینکه این مصلحت و مفسده ها در نظر شارع چه بوده است موضوع بحث این نوشته نیست. و لذا هرجا سخن از مفسده می شود منظور نوشتار همان حرام هایی است که اسلام از آنها نهی کرده است‌. (چرا که این حرام قطعا ریشه در مفسده ای داشته است که اسلام از آن نهی کرده است.)

3-    این نوشتار در مقام ثبوت بحث می کند نه در مقام اثبات. اگرچه تمام فرض های مقام ثبوت در مقام اثبات نیز موجود است.

میثم علی زلفی

تبرک به قبور
از آن جا که قبور و حرمهاى مطهر پیامبر خدا و اهل بیت عصمت (ع ) منتسب به آنان است ، علاقه مندى به آستان بلندشان و برکت یافتن از قبور پاکشان ، جزء سنتهاى دینى است ، چه به صورت دست کشیدن و لمس کردن ، چه بوسیدن و چه صورت برقبور و آستان آنان نهادن . هیچ یک از اینها هم با توحید و پرستش خداوند، ناسازگار نیست . بزرگان دین و پیشوایان مذاهب مختلف اسلامى پیوسته در آستان (اولیاء خدا) متواضعانه زمین ادب مى بوسیدند و چهره بر آستان بلندشان مى ساییدندو با تربت قبر آنان تبرک مى جستند.
با نقل نمونه هایى که درکتب معتبر نزد اهل سنت آمده است ، گوشه اى از این سنت عملى را که مخصوص شیعه هم نیست ، نشان مى دهیم ، تا نظر فقهاى اهل سنت هم روشن گردد:

میثم علی زلفی

🔻 خدای متعال، متناسب با ظرفیت هر کس، زمینهٔ رُشدی برای او فراهم کرده است...
🔥«اگر انسان دنبال #تکلیف خدا بگردد و آنجا که تکلیف می‌آید بایستد و عمل کند، همه #رشدها را خداوند برای او رقم می‌زند. اما اگر با #تدبیر خود دنبال رشد خودش باشد، به هیچ‌کجا نمی‌رسد!

👈خدای متعال، متناسب با شخص و ظرفیت هرکس، زمینهٔ رشدی برای او فراهم کرده است و زمینه رشدش، انجام تکلیفی است که متوجه اوست؛ برای مثال، 🌸انسان که مادری مریض دارد، می‌فهمد که باید وقتش را برای او بگذارد؛ اما اگر برود کار دیگری انجام دهد، رشدش در آن کار نیست!🌸
✨تمام تلاش #شیطان این است انسان را از آن نقطه حرکت، به مسیر دیگری بکشاند! ممکن است نقطه حرکت ما، با نقطه حرکت فرد دیگر، متفاوت باشد؛ اما شیطان ما را فریب می‌دهد و می‌گوید: ببین که فلانی چطور به کمال رسید! تو هم همان مسیر را برو!
[مثلاً] رشد حضرت یوسف(ع) در یک #امتحان خاصی است و رشد حضرت موسی(ع) در امتحان دیگری است.
☀️نمی‌شود که حضرت موسی(ع) رشد خودش را در امتحان حضرت یوسف(ع) دنبال کند. حضرت موسی(ع) باید از امتحان خودش موفق بیرون بیاید. رشد حضرت موسی(ع) در زندان‌رفتن نیست.»

📝استادسیدمحمّدمهدی #میرباقری، (۱۳‌۹۰)

میثم علی زلفی

بررسی فقهی نظر همه محترم است؟

چند تذکر:

1-    در ابتدا باید گفت که این نوشتار ادعا ندارد که مطلب ذکر شده حرف اسلام است ولذا تنها قصد شکافتن مسئله و توجه به ابعاد این نظریه و بررسی صحت و سقم این مطلب در حالات مختلف را دارد.

2-    طبق نظر تمامی علماء، احکام اسلام (حرمت و وجوب و .... ) ریشه در مصلحت و مفسده دارد و اما اینکه این مصلحت و مفسده ها در نظر شارع چه بوده است موضوع بحث این نوشته نیست. و لذا هرجا سخن از مفسده می شود منظور نوشتار همان حرام هایی است که اسلام از آنها نهی کرده است‌. (چرا که این حرام قطعا ریشه در مفسده ای داشته است که اسلام از آن نهی کرده است.)

3-    این نوشتار در مقام ثبوت بحث می کند نه در مقام اثبات. اگرچه تمام فرض های مقام ثبوت در مقام اثبات نیز موجود است.

میثم علی زلفی

اول بخوانيد: اينجا و اينجا

آبراهام لينكن مي گويد:

"شیفتگی و دلبستگی به آرامش ایام گذشته، برای شرایط طوفانی کنونی راه به جایی نمی‌برد. وهله کنونی پر از سختی و مشکلات است و ما باید در همین شرایط رشد کرده و قامت برافرازیم. 

در موقعیت تازه ای هستیم پس باید به شکل تازه‌ای فکر کرده و عمل نماییم. ما باید خود را رها کنیم؛ آن موقع می‌توانیم کشورمان را حفظ کنیم."

اين شيفتگي به گذشته از هر جنسي كه باشد و از هر جنسيتي،ظاهرا چيز خوبي نيست و بايد با آن مبارزه كرد و جنگيد تا بتوان هر لحظه دنياي بهتري را ايجاد كرد. اما چيزي كه در اين شيفتگي به گذشته نگاه را معطوف به خودش مي كند. پيش كسوتان هر علم و فني هستند كه علوم و فنون را طي كرده اند و بنايي بر نظرات خود بپا كرده اند. چطور مي توان فهميد كه نظراتشان بوي شيفتگي به گذشتشان را نمي دهد و سراسر نو گرايي است و تجدد خواهي؟

آيا در تقابل پيشكسوتان و جوانان اين جوانان نيستند كه بيش از هر كسي به گذشته تعلق خاطر  ندارند؟ آيا مي شود ملاكي براي اين حرف لينكلن پيدا كرد تا بتوان فهميد چه كسي خطي انگاري مي كند و شيفته ي افكار گذشته اش است؟

اگر بپذيريم كه اقتضاي چشم صيقلي ديدن است و نه غير، و بر اين مبنا بخواهيم با توجه به مشترکات انسانی یعنی همین به نظر رسیدن‌های یکسان پدیدار ها و تفسیر یکسان از وضعیت‌ها درباره ي هم و شيفتگي هايمان به گذشته قضاوت كنيم راه آنقدر باز نيست كه بتوان اميدوار بود.

آيا لينكلن امر صيقلي را قبول نداشته يا منظورش از شيفتگان به گذشته عده اي خاص بوده است كه با اين حرف قصد بيرون انداختن انها از دايره ي علوم را داشته است؟

میثم علی زلفی

انسان ها فطرت و آفرینشی یکسان در انسانیت دارند. یعنی آنچه که خمیر مایه ی انسانی است در همه ی انسان ها یکی است. به همین دلیل راهکارهایی که فطرت را بیدار نگه می دارد یا فطرت را بیدار می کند بر روی همه ی انسان ها جواب می دهد و به اصطلاح جهان شمول است. اگر کسی بخواهد در برابر بیداری فطرت مقاومت کند باید ریاضت بکشد و با سختی زیاد خودش را نسبت به بیدار بودن فطرت غافل کند. البته این آدم نمی تواند فطرت را از بین ببرد. بلکه باید آن را مدفون کند.

یکی از این راهکار ها که قرآن و روایات به آن اشاره دارد توجه به فقر وجودی انسان است.

میثم علی زلفی
احتمالا همه ی ما تا بحال زیاد با این مسئله مواجه شده ایم که انسان ها ذاتا کریم اند و به تبع این کرامت ذاتی همه ی انسان ها باید تکریم شوند اما شاید به این فکر نیافتاده ایم که صحت و سقم این مطلب را بررسی کنیم، چندی پیش بر آن شدم تا تحقیق مناسبی در این زمینه انجام دهم که نتیجه آن مطلب زیر است.

برای اینکه ببینیم کرامت ذاتی است یا اکتسابی باید اول بدانیم کرامت به چه معنایی است و دوم صفت اکتسابی و ذاتی به چه معناست؟
میثم علی زلفی

این مقاله نقدی بر مقاله آقای محمد سروش محلاتی درباب ذاتی بودن کرامت انسانی است.

ایشان اینگونه بحث را شروع می کنند:

«آن چه را که بنده در این جلسه در صدد طرح و ارائه اش هستم در دو بخش خواهد بود که از فرصت هایی که در اختیارم قرار خواهد گرفت برای تبیین این دو نکته استفاده می کنم.

نکته اول این است که سعی می کنم نظریه مختار و مورد قبول خودم را درباره کرامت ذاتی انسان تبیین و اثبات کنم. و نکته دوم این است که نقد هایی که به نظرم می رسد نسبت به نظریه رقیب و اشکال هایی که در آن وجود دارد را مطرح می کنم«.

سپس به عنوان نظر رقیب  جمله ای از آقای جوادی آملی بدین مضمون را نقل می کنند:

میثم علی زلفی