مقصود از طلب علم
ملاصدرا علم را براى مال و جاه نمى خواست و معتقد بود كه طالب علم
نبايد در فكر جاه و مال باشد و مى فرمود: كسى كه علم را براى مال و جاه بخواهد
موجودى است خطرناك كه بايد از او برحذر بود. او در جلسات درس اين اشعار را از مثنوى
معنوى مى خواند:
بى گهر را علم و فن
آموختن
|
به كه افتد عِلم را ناكس
بدست
|
علم و مال و منصب و جاه و
قِران
|
چون قلم در دست غدّارى
فتاد
|
لا جرم منصور بر دارى
فتاد
|
شرايطى را كه ملاّصدرا براى پذيرش شاگرد
مطرح مى كرد عبارت بود از اينكه :
1 محصّل درصدد تحصيل مال نباشد مگر به اندازه
تحصيل معاش .
2 محصّل در صدد تحصيل مقام نباشد.
3 محصّل معصيت نكند.
4
محصّل تقليد از ديگران نكند.
او مى گفت : محال است كسى كه در صدد تحصيل مال است
بتواند تحصيل علم كند و تحصيل مال دنيا و تحصيل علم مخالف يكديگر است كه با هم قرين
نمى شود.
ميرداماد استاد ملاّصدرا در اوائل تحصيل به ملاّصدرا مى گويد:
كسى
كه مى خواهد حكمت را تحصيل كند بايد حكمت عملى را تعقيب كند به دو دليل :
1 به
انجام رسانيدن تمام واجبات دين اسلام
2 پرهيز از هر چيزى كه نفس بوالهوس براى
خوشى خود مى طلبد.
و امّا به انجام رسانيدن واجبات دين از آن جهت ضرورت دارد كه
طلبه وقتى آن واجبات را انجام مى دهد از هر يك نتيجه اى مى گيرد كه به سود اوست و
از طرف ديگر بايد از تاءمين درخواستهاى نفس خوددارى ورزد. كسى كه مطيع نفس امّاره
شد و مشغول تحصيل حكمت هم گرديد به احتمال قوى بى دين خواهد شد و از صراط مستقيم
ايمان منحرف مى گردد.
ملاصدرا مى گويد: هنگامى كه در كَهَك به سر مى بردم براى تزكيه
نفس مى كوشيدم و در حال تنهايى به فكر فرو مى رفتم و معلوماتى را كه فراگرفته بودم
از نظر مى گذراندم . مى كوشيدم كه با نيروى علم و ايمان به اسرار هستى پى ببرم و بر
اثر اخلاص و تزكيه نفس ، قلبم روشن شد و درهاى ملكوت و آنگاه درهاى جبروت به رويم
گشوده شد.
و به اسرار عالَم الهى پى بردم . چيزهايى فهميدم كه در آغاز تصوّر نمى
كردم رموز آن برمن آشكار گردد!(1)
(1) نشريّه نصيحت : شماره 50، ص 2، 19/7/1372.