فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت چيست؟
فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر
فطرت انسانی چیز خاصی نیست که بشود آن را مثل قلب و کلیه و غیره به کسی نشان داد بلکه فطرت همان آفرینش خاص الهی است که فقط به انسان داده شده و به هیچ موجودی قبل از انسان داده نشده است.
این آفرینش چند ویژگی دارد:
1- برای اولین بار به انسان داده شده
2- دین الهی منطبق با آن است
3- هرگز از بین نمی رود ولی ممکن است زیر لجن زار گناه دفن شود
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
امام صادق (ع) از پدرش نقل ميكند كه فرمود: كسى كه در او حرص و ترس باشد ايمان ندارد و مؤمن، ترسو و حريص و بخيل نيست. الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏1 ؛ ص131

از شروع بحث فطرت تا کنون ادله ای بر وجود فطرت اقامه شد و بر مباحث مطروحه اشکالاتی گرفتیم که پاسخ آن گذشت. اما در ادامه ی اشکالات وارد بر منبع بودن فطرت قصد داریم اشکالات دیگری را بیان کنیم. که یکی از این اشکالات به شرح زیر است.

اشکال: (قیاس استثنایی)

اگر گرایش به نیازها فطری اند و فطرت منبعی درونی برای درک این نیاز ها است بنابر این فطریات انسانی برای درک شدن نباید نیازمند منابع دیگر باشند حال آنکه آگاهی از نیاز فرع مواجهه با جهان بیرونی است پس فطرت و فطریاتی وجود ندارد.

توضیح اشکال:

شما فرض کنید که گرایش به نوشیدن آب دارید. اگر شما با آب مواجه نشده باشید و از آن مصرف نکرده باشید آیا می دانید که آب تشنگی شما را برطرف می کند؟ هرگز چرا؟ چون این مطلب که آب تشنگی را برطرف می کند فرع علم به این است که آب رافع تشنگی است. بنابر این از آنجا که علم به رافع های نیاز فرع بر علم به منبع محسوسات است پس باید قبول کنیم که منبع فطرتی وجود ندارد. و آنچه شما فطرت می نامید همان علمی است که بعد از عالم شدن به محسوسات بدست آمده است.

 

جواب:

اولا: این مثال از فطریات محسوب نمی شود و مربوط به غرائز است. و بهتر می بود برای اشکال مثالی از فطریات بیان می شد.

ثانیا: اگر این اشکال وارد باشد (که نیست) فقط فطریات گرایشی را زیر سوال می برد نه کل منبع فطرت را.

ثالثا: آگاهی از نیاز فرع مواجهه با جهان بیرونی نیست بلکه آگاهی از رافع نیاز فرع مواجهه با جهان بیرونی است.

 

توضیح جواب سوم:

برای توضیح بیشتر باید کمی به عقب برگردیم تا منشا این بی دقتی را مشخص کنیم

ما گفتیم فطرت منبع نیاز است و نه ابزار نیاز و گفتیم بین رافع نیاز با خود نیاز فرق وجود دارد.

یک منبع می تواند هم نیاز را به ما نشان دهد و هم رافع نیاز را؛ ولی اگر یکی را نشان نداد نفی یکی دلیل بر نفی دیگری نیست. یعنی اگر منبعی رافع نیاز ها را نشان ندهد دلیل بر این نیست که خود نیاز ها را هم به ما نشان نمی دهد و بر عکس.

در توهم اشکال کننده چنین آمده است که چون برای پیدا کردن رافع نیاز، نیازمند محسوسات هستیم پس در درک خودِ نیاز هم نیازمند محسوساتیم. در حالیکه چون فطرت منبع معرفتی است و نیاز را نشان ما می دهد دلیل بر آن نیست که رافع نیاز را هم به ما نشان دهد یعنی اگر بگوئیم خداجوئی فطری است دلیل بر این نیست که فطرت، رافع این میل یعنی خدا (الله) را هم به ما نشان می دهد، به عبارت بهتر آگاهی از نیاز دلیل بر آگاهی از رافع نیاز نیست و آگاهی از رافع نیاز می تواند فرع مواجهه با جهان بیرونی باشد.


در توضیح همان مثال مستشکل باید گفت: اگر معرفت و گرایش به نوشیدن آب را درسرشت انسان موجود ندانیم و بگوییم: این معرفت و گرایش، پس از مواجهه با آب و تجربة آن پدید می‌آید؛ ولی معرفت و گرایش به رفع تشنگی را می‌توان امری موجود در سرشت آدمی دانست (و صد البتّه که بین معرفت و گرایش به رفع نیاز (رفع تشنگی ) با معرفت و گرایش به رافع نیاز (مثلا آب) فرق است) و آنچه اشکال کننده را به خطا انداخته است قرار دادن رافع نیاز به جای خود نیاز است.

در مورد غرایز نیز همین گونه است یعنی گرایش‌های غریزی آدمی هم با نیازهای غریزی او مترادف نیستند؛ بلکه اغلب با آن سازگارند و صد البتّه که این گرایش‌ها پس از مواجهه با امور سازگار با نیاز‌ها و معرفت به آن‌ها پدید می‌آیند؛ برای مثال، خواهش شیر از سوی نوزاد پس از مواجه ساختن او با پستان مادر و خوراندن شیر به او است؛ اگر چه گرسنگی و نیاز او به خوردن، پیش از این مواجهه باشد؛ برای همین، اگر از آغاز با قند‌آبی نیاز را برطرف سازند ـ اگر چه قند‌آب با غریزه نوزاد سازگاری کامل نداشته باشد ـ و هیچ وقت او را با شیر مادر مواجه نسازند، گرایشی به شیر نشان نخواهد داد. به عبارت دیگر، آنچه پیش از مواجهة پیش‌گفته در نهاد  نوزاد وجود دارد، فقط احساس نیازی مبهم است، نه احساس نیاز به شیر، و احساس دوم پس از مواجهه با شیر پدید می‌آید. همچنین اگر پسر یا دختری را از آغاز با جنس مخالفش روبه‌رو نسازند (جنس مخالف را در طول عمرش نبیند)، هیچ گرایشی به جنس مخالف نخواهد یافت؛ اگر چه نیاز جنسی داشته باشد و این نیاز با گرایشی انحرافی و غیر معمول ارضا شود؛

 +بخشی از مباحثات فطرت با آ‌قای اسد نژاد

مطالب مرتبط: آیا فطرتی هست؟ (1) ------ آیا فطرتی هست؟ (2)

 

نظرات  (۲)

۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۷ آب‌گینه موسوی
بله.
پاسخ‌ها متعلّق به خودِ شماست و یا چرا برای پاسخ‌ها منبعی ذکر نکردید؟ 
پاسخ:
سلام
متاسفانه بيشتر پاسخ ها از خودم هست. منتهي اگر شما منبعي پيدا كرديد كه اين مطالب را اينگونه بيان كرده باشد معرفي كنيد. بنده يك پايان نامه در بحث فطرت نوشته ام و منبعي براي پاسخ به اين سوال ها نيافته ام. البته اين مطالب نتيجه ساعت ها بحث با دوستان و مطالعه است. هر كدامشان شايد نزديك به ده ساعت.
نقد كنيد مطالعه مي كنم و حتما تشكر خواهم كرد
۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۱۹ آب‌گینه موسوی
نقدی ندارم، سوادش را ندارم البتّه و استفاده کردم. خدا خیرتان دهد که حاصلِ این تلاش‌ها را منتشر می‌کنید.
پاسخ:
تشكر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی