بررسی فقهی نظر همه محترم است؟
چند تذکر:
1- در ابتدا باید گفت که این نوشتار ادعا ندارد که مطلب ذکر شده حرف اسلام است ولذا تنها قصد شکافتن مسئله و توجه به ابعاد این نظریه و بررسی صحت و سقم این مطلب در حالات مختلف را دارد.
2- طبق نظر تمامی علماء، احکام اسلام (حرمت و وجوب و .... ) ریشه در مصلحت و مفسده دارد و اما اینکه این مصلحت و مفسده ها در نظر شارع چه بوده است موضوع بحث این نوشته نیست. و لذا هرجا سخن از مفسده می شود منظور نوشتار همان حرام هایی است که اسلام از آنها نهی کرده است. (چرا که این حرام قطعا ریشه در مفسده ای داشته است که اسلام از آن نهی کرده است.)
3- این نوشتار در مقام ثبوت بحث می کند نه در مقام اثبات. اگرچه تمام فرض های مقام ثبوت در مقام اثبات نیز موجود است.
منظور از نظر چیست؟
دو احتمال در اینجا وجود دارد:
1- منظور از نظر عقیده و رای شخص باشد. (برای جلوگیری از خلط ما آن را فکر می نامیم)
2- منظور از نظر بروز عقیده و رای شخص باشد. که این خودش دو نوع دارد:
1- بروز کلامی
2- بروز فعلی
منظور از احترام چیست؟
احترام در عربی از ماده حَرُمَ گرفته شده است و به معنی حریم قائل شدن یا حرمت قائل شدن برای شخص یا چیزی است.
در فارسی نیز به همین معنی است. در لغت نامه دهخدا آمده است:
احترام : (ع مص ) حرمت داشتن . (زوزنی ) (منتهی الارب ) (تاج المصادر). بزرگ داشتن . بزرگ داشت .
طرح مسئله:
حال سوال این است که وقتی می گوییم نظر همه محترم است آیا منظور مطلق احترام است یعنی در هر زمانی و هر مکانی و هر شرایطی چه در ناحیه فکر و چه ناحیه بروز عقیده نظر همه را باید محترم شمرد و برای آن حریم قائل شد؟؟ یاخیر.
پس در سه وضعیت می توان این مسئله را بررسی کرد:
1- زمان احترام چه مواقعی است؟
2- مکان های احترام چه مکان هایی است؟
3- شرایط احترام چه شرایطی است؟
از آنجا که بحث از وضعیت های مکان و شرایط نظر مطلب را طولانی می کند فلذا بحث را در زمان ادامه می دهیم و اگر شرایطی حاصل شد که معلوم شد بحث از زمان کافی نیست دو وضعیت دیگر را هم تحلیل می کنیم.
بررسی وضعیت زمان احترام
در این وضعیت صورت سوال این می شود:
اینکه می گوییم نظر همه محترم است و باید برای آن حریم قائل شویم و متعرض به آن نگردیم تا چه زمانی و در چه زمان هایی است؟ همیشگی است یا محدود به زمان های خاصی است؟؟
جواب:
1- اگر بگوییم منظور از نظر فکر است! کلام مورد بحث درست است. یعنی فکر هر شخصی در همه ی زمان ها محترم است. چرا که ادله ای که از تفحص و تجسس در آراء و عقیده دیگران منع می کند، مانع از حریم شکنی و ورود به حریم دیگران می شود.
2-
اگر بگوییم منظور از نظر بروز
عقیده است باید ببینیم منظور از حریم قائل شدن چیست؟ اینجا خودش دوبخش دارد. یکی ابراز عقیده کلامی و دیگری فعلی.
ابراز عقیده کلامی:
1- اگر منظور از حریم قائل شدن این باشد که هیچ نقدی بر او وارد نشود، که این حرف خلاف هدف ابراز عقیده است. چرا که در ابراز عقیده شخصی که حرف دیگری را می فهمد حق دارد برای قبول یا رد آن عقیده نظر بدهد.
2- اگر منظور از حریم قائل شدن به حرف او این است که به آن شخص و عقیده اش توهین نشود اینجا دو حالت دارد:
1- در دل رد کردن آن نظر، توهین به نظر نیز خوابیده است؛ مثلا با اثبات بی شعوری بت ها عقیده ی شخص را رد می کنیم، قطعا اثبات بی شعوری بت ملازم با توهین به عقیده ی دیگری است؛ یا وقتی قرآن می گوید: أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (بقره / 170) چنین استدلالی نه از آن جهت که گوینده قصد توهین دارد بلکه از آن جهت که عقیده ی مخالف به گونه ای است که تنبه و آگاه کردن از غلط بودن آن چنین چیزی را می طلبد ملازم توهین است. (دقت شود)
2- در دل آن توهین به دیگری نیست اما شخص آن را بگونه ای بیان می کند که به شخصیت مقابل توهین می شود. (اینجا به نظر نویسنده از بزنگاه های گناه و افراط و تفریط است) اینجا خودش دو قسم است:
1- گاهی از توهین ثمره ای بدست می آید. (منظور از ثمره دفع فساد و یا جلب منفعت است) مثل سب بدعت گذار در دین که مردم را از گرد او دور می کند؛ یا وقتی که پدر فرزند را به قصد تادیب سب می کند. لازم به ذکر است که اصل در اینجا بر این است که درک ثمره داشتن عرفی است و شخصی نیست. یعنی گاهی شخص فکر می کند که سب فرزندش به جاست اما عرف می گویند کار نابجایی است و گاهی برعکس است یعنی عرف کار پدر را تایید می کنند ولی ممکن است شخصی آن را نپسندد. اصل در ثمره داشتن حالت دوم است اما اگر شخصی یقین به ثمره داشتن (دفع مفسده و جلب منفعت) توهینی دارد اگر چه عرف آن را بی ثمره می داند به نظر می رسد برای او جایز است. (البته خلاف عرف حرکت کردن کار سختی است)
2- گاهی از توهین ثمره ای به دست نمی آید؛ مصادیق این مورد آنقدر زیاد است که بیان آنها انسان را خسته می کند اما برای نمونه همین یک آیه از قرآن کافی است:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ (انعام / 108) شما مؤمنان به آنان که غیر خدا را مىخوانند دشنام مدهید تا مبادا آنها از روى دشمنى و نادانى خدا را دشنام گویند.
جمع بندی تا اینجا:
بی احترامی در این موارد مورد قبول نیست:
1- زمانی که نظر به معنی فکر هر شخصی باشد.
2- زمانی که در دل رد کردن نظر شخص، توهینی نیست و شخص بدون اینکه ثمره ی باشد به شخص مقابل توهین می کند.
مواردی که حریم قائل شدن معنا ندارد:
1- اگر منظور این باشد که هیچ نقدی بر گوینده نظر وارد نشود
2- اگر در دل رد کردن نظر شخص، توهین خوابیده باشد و قصد گوینده توهین نیست.
3- اگر در دل رد کردن نظر شخص، توهینی نیست اما در توهین ثمره ی عرفی نهفته است.
اما ابراز عقیده در فعل ان شاء الله در پست های بعدی اگر عمری بود