فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت چيست؟
فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر
فطرت انسانی چیز خاصی نیست که بشود آن را مثل قلب و کلیه و غیره به کسی نشان داد بلکه فطرت همان آفرینش خاص الهی است که فقط به انسان داده شده و به هیچ موجودی قبل از انسان داده نشده است.
این آفرینش چند ویژگی دارد:
1- برای اولین بار به انسان داده شده
2- دین الهی منطبق با آن است
3- هرگز از بین نمی رود ولی ممکن است زیر لجن زار گناه دفن شود
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
امام صادق (ع) از پدرش نقل ميكند كه فرمود: كسى كه در او حرص و ترس باشد ايمان ندارد و مؤمن، ترسو و حريص و بخيل نيست. الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏1 ؛ ص131
در کتابخانه حوزه مشغول مطالعه بودم تنهای تنها
کتابی که امتحان داشتم را با حرص تمام می خواندم؛ آخه زمانم کم بود و صفحات امتحان زیاد
به صفحات پایانی یکی از کتاب ها که نزدیک می شدم خیلی خوشحال از این فتح الفتوح، خودم را آماده ی خواندن کتاب دوم و سوم کردم تا اندکی برای امتحان های بعدی جلو باشم.
در همین حین و بین یکدفعه دیدم طلبه ای روبرویم حاضر شد!

+ آقا ببخشید کتاب آقای فلانی رو دارید؟؟
- بله امسال این کتاب ها رو باید امتحان بدم!
+ میشه کتابتون رو بدید تا از صفحاتش عکس بگیرم؟
- عکس بگیری از این همه صفحه؟؟؟!!!!!
آره من عادت دارم از روی گوشی موبایل مطالعه کنم

انگار با پتک توی سرم زده باشن یک لحظه شوک برم داشت!
یه نگاه به لباس و وضع بنده ی خدا انداختم. تا ته خط رو رفتم. یعنی کتاب هایی به این ارزانی رو هم نمی تواند تهیه کند؟؟

کتاب رو دادم عکس گرفت و برگردوند
اما تو تمام این مدت به فکر ماه مبارک رمضانی بودم که فرصت مطالعه داشتم و از دست دادمش در حالی که همه جور امکاناتی داشتم.
تو فکر این همه نعمتی بودم که خدا بهم داده تا راحت درس بخونم
از استعداد تا شرایط مالی مناسبِ یک شخصیت علمی گرفته تا همسر خوب و آرام بخش و خانه ی مستاجری تمیز و ساده و فرزندکه میوه ی دله!!

برای تصلی دادن خودم یاد امام می افتم که سرجمع 100 کتاب در خانه نداشت و همه ی کتاب هایش را از این و آن قرض می کرد و می خواند و پس می داد و آن بنده خدا را با امام مقایسه می کنم تا تصویر سختی که می کشد التیام پیدا کند.

اشک فکر نمی کنم پاسخ مناسبی به این جفای من به خودم و دوستانم و خدای خودم باشه
فحش هم که نمی توانم بنویسم.
اما باید بگویم خدایا متشکرم
خدایا غلط کردم!
خدایا غلط کردم که چنین اشتباهی کردم
میثم علی زلفی

نظرات  (۸)

۱۱ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۶ قاریان کتاب حق
سلام !

فکر کنم که تهمت ناروا به او زده بودی آره ؟! ولی خاطره قشنگی بود درباره وقت و استفاده مناسب از همه چیز بود . عالی بود عالی
پاسخ:
سلا و درود
نه عزیزم
از اینکه دیدم این بنده خدا به خاطر مشکلات مالی مجبوره عکس کتاب ها رو بگیره و مطالعه کنه
ولی منی که کتابها گوشه ی خونمه وقت رو تلف می کنم داغون شدم

+ باید بهت جایزه بدنا!!
من هرچی فکر کردم از کجای متن تهمت زدن به این بنده خدا رو در آوردی عقلم قد نداد!
۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۰:۴۵ شرمندهٔ یابن الحسن
:)
پاسخ:
:))
سلام علیکم
خدا خیرتان دهد! تذکر بسیار بجایی بود.
خداوند یاورتان!
پاسخ:
سلام و رحمت خدا
تشکز ار حضورتون
به همچنین
۱۲ تیر ۹۶ ، ۰۸:۱۴ آب‌گینه موسوی
بله؛ برای من هم شبیه به این اتّفاق افتاده و متوجبه شدم که چقدر ناسپاسم و چقدر متنعّم هستم!
پاسخ:
بله
خیلی هم درناکه اون لحظه به نظرم
۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۴۴ سیّد محمّد جعاوله
عجب نکته ای در کارمان کردید
متشکرم.
پاسخ:
خدارا شکر
تشکر از حضورتون
۱۳ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۷ علی اسمعیلی
خیل تأثیرگذار بود واقعا من نیز این مشکل را دارم و قدر نعمت های خود را هیچ وقت ندانستم ممنونم
پاسخ:
تشکر از حضورتون
درد مشترکی است با عیار بالا و پایین
وفک کنم مال من عیارش خالص خالص است
عیار بی دردی...
پاسخ:
هر که او آگاه تر رخ زرد تر
هر که را رخ زرد تر پر دردتر
۱۵ تیر ۹۶ ، ۲۱:۵۳ راهی به سوی نور
سلام علیکم.
 ممنون از مطلبتون.
 بابت اون همه کتابی که تو کتابخونه ام دارم عذاب وجدان گرفتم...
پاسخ:
سلام و درود
تشکر از حضورتون
امیدوارم لااقل چند صفحه از یکیش رو بخاطر این مطلب خونده باشید تا ما هم در ثوابش شریک بشیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی