شهید مطهری می نویسد:
در میان خواسته هاى بشر دو جور خواسته داریم: خواسته هاى طبیعى و خواسته هاى غیر طبیعى، یعنى اعتیادى.
خواسته هاى طبیعى آن چیزهایى است که ناشى از ساختمان طبیعى بشر است، یک سلسله امور است که هر بشرى به موجب آنکه بشر است خواهان آنهاست، و رمز آنها را هم هنوز کسى مدّعى نشده که کشف کرده است. مثلًا بشر علاقمند به تحقیق و کاوش علمى است، همچنین به مظاهر جمال و زیبایى علاقه دارد، به تشکیل کانون خانوادگى و تولید نسل با همه زحمتها و مرارتهایش علاقمند است، به همدردى و خدمت به همنوع علاقمند است. اما چرا بشر علاقمند به تحقیق است؟ این حسّ کاوش و حقیقت جویى چیست؟ چرا بشر علاقمند به جمال و زیبایى است؟ چرا وقتى مجلس جشنى مثل این مجلس ترتیب داده مى شود هم هیئت مدیره آن جشن و هم حضّار، از اینکه وضع سالن مرتّب و مزیّن باشد خوششان مى آید و لذت مى برند؟ چرا به تشکیل کانون خانوادگى علاقمند است؟ چرا در انسان حسّ همدردى و ترحّم نسبت به دیگران وجود دارد؟ اینها یک سلسله سؤالاتى است که وجود دارد. ما خواه جواب این «چرا» ها را بدهیم و خواه نتوانیم بدهیم چیزى که براى ما قابل تردید نیست این است که این خواسته ها طبیعى است.
غیر از این خواسته هاى طبیعى احیاناً یک سلسله خواسته هاى دیگرى هم در میان بسیارى از افراد بشر هست که «اعتیادات» نامیده مىشوند.