داشتم فکر می کردم اگر بمیرم چه کسی به مخاطبان این وبلاگ خبر میده که من مُردم! یا مخاطب ها چه حسی بهشون دست میده!
یکدفعه به خودم اومدم و دیدم بیشتر از اینکه به فکر این باشم که اگه بمیرم دستم خالیه یا نه! تو این فکرم که مجلس ختمم با شکوه میشه یانه!
حاج حسین یکتا تعریف می کرد:
یکی از شهدا تو حین عملیات پلاکش رو کند؛ بهش گفتیم پلاک رو چرا کندی؟
گفت یک لحظه به این فکر کردم که شهید شدم و جلوی دانشگاه تهران دارن برام یه مراسم باشکوه می گیرن. دیدم شهوت شهادت دارم.
پلاک رو کندم که این شهوت رو بکشم، شهادتم بخاطر خدا باشه!
شهدا تو حین جنگ شهوت شهادتشون رو میکشتن ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم....
+ همه از پلاسکو همه جور عبرتی گرفتند عبرت هایی که همه اش برای همسایه بود اما این عبرت را نگرفتند که معلوم نیست صبح دیگری باشند یا نه؟؟؟ نشانه اش این است که همان کارهای اشتباه سایق را دوباره انجام می دهند
بار سفر چه بسته ای مرگ خبر نمی کند ** آنکه نبسته بار خود در این سفر چه می کند
یکدفعه به خودم اومدم و دیدم بیشتر از اینکه به فکر این باشم که اگه بمیرم دستم خالیه یا نه! تو این فکرم که مجلس ختمم با شکوه میشه یانه!
حاج حسین یکتا تعریف می کرد:
یکی از شهدا تو حین عملیات پلاکش رو کند؛ بهش گفتیم پلاک رو چرا کندی؟
گفت یک لحظه به این فکر کردم که شهید شدم و جلوی دانشگاه تهران دارن برام یه مراسم باشکوه می گیرن. دیدم شهوت شهادت دارم.
پلاک رو کندم که این شهوت رو بکشم، شهادتم بخاطر خدا باشه!
شهدا تو حین جنگ شهوت شهادتشون رو میکشتن ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم....
+ همه از پلاسکو همه جور عبرتی گرفتند عبرت هایی که همه اش برای همسایه بود اما این عبرت را نگرفتند که معلوم نیست صبح دیگری باشند یا نه؟؟؟ نشانه اش این است که همان کارهای اشتباه سایق را دوباره انجام می دهند
بار سفر چه بسته ای مرگ خبر نمی کند ** آنکه نبسته بار خود در این سفر چه می کند