پیشاپیش از خوانندگان به خاطر برخی الفاظ عذر خواهی می کنم!
تو ماشین وقتی داشتیم به قم بر می گشتیم. خانم به خاطر جمله ی بنده که دختر دومم همه چی رو درسته می خوره و بعد دوباره پس می ده به بازگویی خاطره ی دختر اولمون مشغول شد.
خانم: یادت نیست وقتی میرفت خونه ی همسایه بهش یه کاسه ی تخمه می دادن و همش رو تند تند می خورد و بعد به جای (پی پی) تخمه سالم تحویل می داد.
همه خندیدیم
یک دفعه دختر سه سالم درحالی که ذوق زده شده بود که داریم در موردش صحبت می کنیم از پشت شروع کرد به صحبت کردن:
دخترم: آره بابایی یادته من تخمه درسته پی پی می کردم!
یکدفعه به ذهنم زد که آدمی زاد چقدر بیچاره است. این شهوت دیده شدن چه با انسان که نمی کنه!
آدمی زاد برای دیده شدن حاضره حتی به خاطره ی مدفوع کردنش هم حرارت و جلوه بده! مثل حرف رضا عطاران که گفته بود حاضرم برای خندیدن مردم (بخوانید دیده شدن) شرتم را هم در بیاورم.
اوضاع امروز سیاسمدارهای ما هم همین است!
هم حاضرند شرت خودشان را بکنند و هم حاضرند شرت دیگران را بکنند! هم عورت و زشتی خودشان را نمایان کنند هم عورت و زشتی دیگران به هر قیمتی؛ حاضرند هر بی دینی و بی خدایی را بپذیرند و از هر خط قرمزی عبور کنند فقط به قیمت حذف نشدن فقط به قیمت دیده شدن و ماندن!
یکی می شود احمدی نژاد کت و شلواری یکی هم می شود روحانی آخوند!
+ باید روی خودمان کار کنیم دین داری غیر از دین دانی است
++ دیدم جمله ی زیبایی از شهاب مرادی نقل شده بود بد ندیدم اتصالش کنم به وبلاگم:
وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه میکنم متوجه نکته خوبی میشم:
مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه،
نه آگاهشون...