مذاکرات برد برد یک روش معقول و پسندیده ای است که اتفاقا امروزه نیز به آن توجه خاصی می شود اما نکته ای که شاید در این میان مغفول مانده باشد این است که آیا با همه ی افکار و همه ی گروه ها می شود مذاکره برد برد را برقرار کرد یا خیر؟ از همین روی بر آن شدیم تا نظر قرآن درباره ی مذاکره با اقشار و گروه های مختلف را بدست آوریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
برد- برد
مفهوم برد برد
برد-برد در اصطلاح به یک راهبرد/فلسفه عملکردی گفته میشود که باعث ایجاد سود مشترک به نفع هر دو طرف خواهد بود. بدیهی است که عملکرد ذکر شده میتواند در تجارت، رابطه، مباحثه، مذاکره در کلیه تبادلات بین دو نفر یا دو گروه اتفاق بیفتد[1]
کاربردهای برد برد
- در تجارت به نوعی عملکرد گفته میشود که هم خریدار و هم فروشنده منافع داشته باشد. به عنوان مثال در فروشهای ویژه(حراجها)، هم مشتریان سود خواهند کرد(چون کالاهای خود را به قیمت پائین تری خرید کردهاند) و هم فروشندگان(چون اجناس خود را به فروش رساندهاند) و در واقع فروشی به نفع هر دو طرف از لحاظ مالی رخ دادهاست.[2] و یا بانکها، با دادن وام به مشتریان میتوانند قاعده برنده برنده بین خود و مشتریانشان ایجاد کنند.
- در روابط انسانی برنده/برنده به یک رفتار بر پایه اخلاق بین افراد گفته میشود که هیچیک از طرفین آسیبی نبینند و در جهت منافع یکدیگر پیش بروند.
- در نظریه بازیها به حالتی از بازی گفته میشود که بازندهای ندارد و همواره طرفین برنده هستند.[3]
- در مذاکره حالت برنده برنده یک نتیجه به نفع هر دو طرف مذاکره کننده است.
- در مجادله به نوعی از رفع اختلاف گفته میشود که طرفین نوعی رای را بپذیرند که به نفع طرفین باشد.
آیا برد برد با همه اتفاق می افتد؟
اینکه برخوردها و روابط و معاملات به گونه ای باشد که هر دو طرف سود خود را ببرند حرفی بسیار زیبا و کاملا عقلانی است اما آیا در همه ی شرایط و با همه ی افراد می شود این معامله را جاری کرد؟ یا وقت گذاشتن برای ایجاد چنین رابطه ای با برخی وقت تلف کردن و هدر دادن عمر است؟
قطعا جواب این است که با همه نمی شود این رابطه برد برد را بنا گذاشت. اما قرآن برخی از این گروه ها را معرفی می کند و فکر معامله ای سالم و بدون خطر با آنها را از ذهن مسلمانان بیرون می کند.
سران کفر یکی از این گروه ها هستند.
قرآن درباره آنها می فرماید:
کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِندَ اللَّهِ وَ عِندَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِینَ عَاهَدتُّمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الحَْرَامِ فَمَا اسْتَقَمُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُتَّقِینَ[4]
چگونه براى مشرکین در نزد خدا و نزد رسولش عهدى باشد؟ مگر آن مشرکینى که شما با ایشان نزد مسجد الحرام عهد بستید، پس ما دام که پایدار بر عهد شما بودند شما نیز پایدار بر تعهداتى که به ایشان سپردهاید باشید که خداوند پرهیزکاران را دوست مىدارد[5]
قرآن به مسلمانان گوشزد می کند که اینها عهد و پیمان سرشان نمی شود پس شکمتان را با وعده های تو خالی و پوشالی اینها خوش نکنید و منتظر وعده های آنها نباشید. ولی با این حال اگر در گذشته با آنها عهدی بستید تا زمانی که بر عهد خود ماندند شما هم تا پایان بر عهد خود بمانید.
اما از آنجا که هنوز ممکن است کسانی باشند که ساده لوحانه دل در گرو اینها داشته باشند می گوید :
کَیْفَ وَ إِن یَظْهَرُواْ عَلَیْکُمْ لَا یَرْقُبُواْ فِیکُمْ إِلاًّ وَ لَا ذِمَّةً یُرْضُونَکُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبىَ قُلُوبُهُمْ وَ أَکْثرَُهُمْ فَسِقُونَ[6]
چگونه (غیر این باشد) و حال آنکه اگر ایشان بر شما دست یابند هیچ خویشاوندى و عهدى را رعایت نمىکنند، با زبانهاى خود شما را خشنود ساخته ولى دلهایشان (از این معنا) اباء دارد و بیشترشان فاسقند [7]
آری آنها بازی برد برد را تا زمانی انجام می دهند که خودشان در خطرند اما وقتی به قدرت رسیدند و بر شما غلبه پیدا کردند دست آهنین خود را از زیر دستکش مخملین بیرون می آورند و دندانهای شما را که بواسطه خرسندی از ارتباط با آنها پیدا شده خرد می کنند و در اینباره نه دوست را می شناسند و نه فامیل را بلکه فقط منافع خودشان را می فهمند.
تفسیر برد برد در نظر کفار
بنابر این از کسی که نسبت به دوست و فامیل خودش هم رحمی ندارد نمی شود انتظار رفتاری برد برد داشت. در تجارت منافع آنهاست که باید تامین شود و اگر هزاران نفر در عراق و سوریه و مصر و یمن و ایران و .... کشته شوند مهم نیست.
در روابط انسانی هم اخلاق همیشه برای آنها باید اجرا شود نه توسط آنها ، این دیگران هستند که وحشی اند و باید حق کاپیتولاسیون را بدهند و این دیگران هستند که باید مواظب باشند که آنها بی احترامی نکنند. اما آنها به راحتی به دیگران تروریست ، عقب افتاده ، بی تمدن و .... می گویند.
و در بازی هم تفریح و عیش اینها مهم است و اینکه زنان و فرزندان دیگر کشورها به یغما بروند و مردانشان سلاخی شوند تا گروهی تفریحی کرده باشند مهم نیست.
اما در مذاکره خوش بین نبودن به آن نیاز به تفکر خیلی عمیق ندارد و کسی که اندکی با مبانی اسلامی آشنا باشد می فهمد که مذاکره در منطق آنها یعنی بر سر یک میز نشستن ، از آنها گفتن و از تو نوشتن و این یعنی برد برد.
صلح حدیبیه
شاید کسی سوال کند اگر مذاکره با کفار جایز نیست پس چرا صلح حدیبیه اتفاق افتاد؟ در جواب باید گفت که صلح حدیبیه قبل از نازل شدن آیات سوره مبارکه توبه اتفاق افتاده است. و شرایط مسلمانان تا قبل از فتح مکه شرایط ضعف در مقابل کفار بود و در همه ی موارد مسلمانان به عنوان مدافع در جنگ ها وارد می شدند.
دقت در رفتار پیامبر به ما نشان می دهد که حتی قبل از نزول آیات برائت رفتار پیامبر متناسب با همین آیات توبه بوده است. چگونه؟ پیامبر بر اساس یک شناخت صحیح نسبت به کفار ، می دانستند که کفار عهد ناپذیرند و می دانستند صلح در شرایط ضعف به معنی انهدام و از بین رفتن توسط کفار است. و از طرفی دیگر در شرایطی صلح را پذیرفتند که مسلمانان به یک اقتدار نسبی رسیده بودند و می دانستند کفار توانایی آسیب زدن به آنها را ندارد. در چنین شرایطی صلح از موضع قدرت و با جهت خواری قریشی که تا دیروز ابر قدرت منطقه بود اتفاق افتاد. و لذا این صلح خودش ضربه ای دیگر بر پیکره قریش پرمداعا بود. پس صلح حدیبیه اگرچه ظاهرش صلح بود اما در باطن بردی دیگر برای مسلمانان داشت که نتیجه اش سال های بعد مشخص شد. ضمن اینکه شکسته شدن عهد توسط کفار بعد از صلح حدیبیه باز خود شاهدی بر این مدعاست که کفار به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و در شرایطی که مسلمانان در قدرت هستند به هیچ وجه نباید با کفار مذاکره کنند.
هشدار قرآن
بی توجهی به هشدار قرآن در توجه دادن مسلمانان به این منش کافران نتیجه ای جز خواری نخواهد داشت و تفکر برد برد دراین میان راهگشای تسلطی دوباره بر کشورهای اسلامی است همانطور که در بسیاری کشورها و دولت ها از جمله مصر و دولت اخوان المسلمین دیده شد.
نویسنده: میثم علی زلفی
[1] - «Dictionary.com LLC's online». by McGraw Hill. بازبینیشده در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۲.
[2] - By Amy Foxwell. Win Win Marketing. Amy Foxwell USA، ۲۰۱۰. ۱۰.
[3] - مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Win-win game»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد.
[4] - توبه / 7
[5] - ترجمه المیزان
[6] - توبه / 8
[7] - ترجمه المیزان