حجاب امری ضروری
اینکه حجاب یک امر ضروری است و زنان و مردان
مسلمان باید به آن مقید باشند امری است که تقریبا در آن اختلافی نیست. اما اینکه
حدود حجاب چیست و شکل آن به چه نحوی است محل بحث و مشاجره شده است. یکی از اساتید
که ارادت ویژه ای نسبت به ایشان دارم مطلبی در باب حجاب نوشتند که به نظر بنده
بیشتر از استدلال گرفتار مغالطه است فلذا
قصد دارم نظرم را بنویسم.
اصل مطلب را از اینجا می توانید ببینید.
روش استدلال
ایشان برای مشخص کردن حدود حجاب از تبیین افراط و تفریط کمک می گیرد و حد حجاب را مشخص می کند. به نظر می رسد راه و مرام صحیح برای روشن شدن بحث همین روشی است که ایشان به کار بسته اند اما موادی که ایشان در تبیین مطلبشان می آورد از نظر بنده قابل قبول نیست.
در ابتدا با بیان جمله ای از مقام معظم رهبری چگونگی ترویج حجاب را بیان می کنند. آنگاه می فرمایند: « برای ترویج این فرهنگ باید دست از سلیقه شست و افراط و تفریط را کشت آنگاه مستند به منابع معتبر دینی بیان کرد که حجاب از نظر اسلام کدام است.»
بعد برای ایجاد همراهی مخاطب با مطلبی که بعد از این قصد آوردن آن را دارد عکس امام و همسرشان را می آورد تا کمی از فشار حرفی که قرار است گفته شود بکاهد. اما همه ی فقها این را می دانند که عکس امام و همسرش نمی تواند یکی از منابع معتبر دینی باشد.
در بیان تفریط
ایشان درباره تفریط در حجاب دم از روشنایی معنای آن می زنند و بدیهی بودن آن را متذکر می شوند. البته بداهتی که ایشان مدعی شده اند همان است که منشا اختلاف زنان بی حجاب و با حجاب جامعه ماست. چرا که آنها نیز خود را محجبه می دانند و چادری ها را افراطی می شناسند. به نظر می رسد از ابتدا این متن به قصد مخالفت با پوشیه نوشته شده و از همین رو به این بخش توجه زیادی نشده است.اما مطلب مهم در اینجا این است که با توجه به ادعای نویسنده قرار بود مطالب، مستند به منایع دینی باشد ولی تا به اینجای متن ، جز عکس و نظرات رهبری که برداشت های ایشان را به همراه دارد چیزی مشاهده نمی کنید.
در بیان افراط
در بخش دوم وارد معنای افراط می شوند و برای اثبات افراطی بودن پوشیه یک حکم کلی را بیان می کنند و بلافاصله بعد از آن خود به تعیین مصداق برای آن می پردازند. ایشان می فرمایند: « در منابع دینی پوشاندن بدن از نامحرم به گونه ای که بدن و برجستگی های آن نمایان نباشد و نوع آن جلب توجه نامحرم نکند سفارش شده است؛ البته گردی صورت و دستها (و پاها) تا مچ از این حکم استثناء شده اند.»
بعد می فرمایند: « برخی اصرار دارند که بستن روبند و پوشاندن تمام صورت بلکه تمام بدن، حجاب برتر بلکه واجب اسلامی است» و بلافاصله برای اثبات افراطی بودن آن نه به متون دینی معتبر بلکه به عکس های چند زن داعشی که مورد تنفر مسلمانان و کل دنیاست استناد می کنند تا احساسات مخاطبین را با خود همراه کنند.
اینکه پوشیه زدن واجب نیست اگر مدعایی بدون دلیل نباشد قطعا نظر همه ی مراجع نیست. چنین سبکی در بحث های وبلاگی شاید مفید و موثر باشد اما قطعا در حوزه و در بین فقها خالی از وجهه و اعتبار علمی است. آیا آوردن عکس چند روحانی و آخوند انگلیسی دلیل بر حرام بودن منسب روحانیت یا واجب نبودن آن است؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
ادعای حرمت پوشیه
ایشان در مغالطه ای درباره ی پوشیه می نویسند: « امروز هیچ فقیهی (تا حدی که نگارنده فحص کرده است) به وجوب فی نفسه آن فتوا نداده است و اگر در گذشته فتوایی وجود داشته با تحقیقات جدید از سوی مجتهدان امروز بطلان آن آشکار شده است برای همین هیچیک از مراجع امروز به وجوب فی نفسه آن فتوا نداده اند. البته این سخن غیر از نظرات احتیاطی است که وجود دارد.»
بنده نمی دانم این چه نحوه ی آشکار بودن بطلان یک چیز است که مرجعی را به احتیاط می کشاند. اگر مرجعی پوشیه را راه برائت ذمه در مقابل تکلیف پروردگار نمی دانست پس چرا بر آن احتیاط کرد. از همین احتیاط معلوم می شود که نه تنها حرام دانستن آن لا اقل برای همه روشن نیست. بلکه می توان حکم به استحباب آن نیز کرد.
ایشان برای حرام دانستن پوشیه باز نه به منابع معتبر دینی و نه به مراجع تراز اول بلکه به یکی از عالمان بزرگ شیعه تمسک می جوید و می نویسد « آیت الله حائری شیرازی می فرمایند: بیش از آنکه بیحجابی به جامعه لطمه وارد کند، پوشش، بیش از آن چیزی که شارع معین کرده، خطرآفرین است.ایشان بیان داشت: بسیاری از بانوان به نام احکام دین پوششی بیش از حد معین دارند و حتی قرص صورت را نیز می پوشانند و از ضرر بزرگی که به دین وارد میکنند، غافلند. تابناک، کد خبر12632 »
اصرار بیش از حد ایشان به مستند کردن حرف هایشان با سخنان رهبری به جای منابع معتبر دینی خود مغالطه ی دیگری است که گرفتار آن شده اند. گویا تمام عالم اسلام یک فقیه دارد و آن مقام رهبری است. البته قطعا قصد ایشان تبیین مسئله بر اساس فرمایشات رهبری به عنوان کسی که خط دهی فکری و حرکتی شیعه به دست اوست جای تشکر دارد. اما بیان نظرات رهبری به نحوی که مخاطب به خود اجازه ندهد نظر رهبری را نقد کند مغالطه ای است که به نظر بنده سهوا اتفاق افتاده است.
مصادیق افراط
همچنین ایشان سوالی از موارد افراط در حجاب می پرسند: جواب آن معلوم است افراط در پوشش یعنی پوشیدن حجاب حتی در مقابل محارم. البته باید توجه داشت که حتی در مقابل محارم نیز حدود پوشش متفاوت است.و چطور حد پوشش در برابر محارم متفاوت باشد اما سطح پوشش در برابر نامحرم یکسان؟؟؟؟
آیا زن و شوهر با همان برهنگی و پوشش می توانند دربرابر فرزندان حاضر شوند؟ اگر پاسخ خیر است به طریق اولویت حدود پوشش درباره ی نامحرم نیز فرق دارد. برادر بنده نسبت به همسرم یک نامحرم است و مغازه دار خیابان های فلان شهر هم یک نامحرم است. آیا پوشش این دو لزوما باید یکی باشد؟
ایشان در پی نوشت ها نیز اینگونه می آورند:
1. اینکه چه پوششی متعارف است و چه پوششی نامتعارف (لباس شهرت) در حوزه تعریف موضوع است نه بیان حکم بنابراین تشخیص آن با عرف است.
اول اینکه منظور از عرف چیست؟ و دوم اینکه آیا این همین عرف مد نظر شما نیست که لباس روحانیت را نامتعارف می داند. پس چرا روحانیت این لباس شهرت را از تن بیرون نمی کند؟سوم اینکه اگر عرف مرجع تشخیص است آوردن نظر مراجع کمکی به بحث نمی کند و همانطور که خود فرمودند با مدح و ذم عده ای غیر عادی بودن یا نبودن آن ثابت نمی شود. (کما اینکه ایشان اینکار را کرده اند)
2. کسی نمی تواند منکر این واقعیت باشد که پوشاندن وجه و کفین در جوامع غیر عربی نامتعارف است و همین غیر عادی بودن سبب جلب توجه دیگران به آن می شود.
با توجه به چه اصلی نویسنده نا متعارف بودن پوشیه را در جوامع غیر عربی یقینی می داند. آیا ایشان به این کشوره ها سفر کرده اند و یا اینکه یک تحقیق میدانی انجام داده اند؟ چطور در کشور هایی که همه نوع آیین و مذهبی پذیرفته شده است و همه نوع پوششی را می توانی در خیابان ها مشاهده کنی پوشیه زدن یک خانم را غیر متعارف می دانند؟.
5. در این موضوع سه بحث وجود دارد:
ب) اینکه آیا پوشاندن وجه و کفین فی نفسه حکم صریح اسلام است یا نه؟ که ما ثابت کردیم چنین نیست.
برای مقلدین مهم نیست که پوشاندن وجه و کفین فی نفسه حکم صریح اسلام است یا نه! همین قدر که مرجعشان احتیاط هم کرده باشد کافی است. ضمن اینکه از نداشتن حکم صریح در یک چیز نمی توان به حرمت آن حکم کرد. نهایت کار همان احتیاط است که مراجع انجام می دهند. و البته آنچه ایشان بواسطه آوردن چند عکس و سخنان بزرگان ثابت کردند نهایتا فتوای ایشان برای مقلدینشان است و ربطی به وظیفه ما برای جلوگیری از افراط و تفریط ندارد.
به نظر می رسد اینکه بخاطر جذب برخی بی نماز ها نماز شب خواندن را تعطیل کنیم کار صحیحی نیست و تفریط در امر نماز شب است و از آن طرف مجبور کردن همه به نماز شب نیز خود افراط است و باعث از بین رفتن اصل نماز می شود. اما سمت و سوی حرکت جامعه باید به این سمت باشد که همه نماز شب خوان شوند و نه بی نماز.
بعد نوشت: عنوان و بخشی از عبارات عوض شد.
بعد نوشت: نظر امام خامنه ای درباره پوشیه: موضوع: پوشش، نگاه، محرم و نامحرم