وقتی می خواهیم به اسناد کلی و بالادستی رجوع کنیم باید بدانیم که
ایدئولوژی و فکر سازنده ی این قبیل سند ها در تک تک کلمه ها لحاظ شده است.
از طرفی می دانیم که تفکراتی مثل اسلام و لیبرالیسم نقیض ذاتی همدیگر هستند چرا که لیبرالیسم به معنی اصالت الاباحه و آزاد بودن در انجام هر کاری است در حالی که اسلام پنج حکم واجب حرام مستحب مکروه و اباحه را در برخود با افعال دارد.
فلذا در برخورد با سندهایی مثل سند 2030 که یک سند کلی است دو گونه می توانیم برخورد کنیم
1- از اول قبول نکنیم به خاطر وجود تفکر نویسندگان سند که مخالف تفکر ماست
2- قبول کنیم و از مزایای آن استفاده کنیم
خب وقتی می خواهیم از سند و مزایای آن استفاده کنیم خودش دو معنی دارد
الف- استفاده از مزایای محتوایی سند
ب- استفاده از مزایای روشی و روش های اجرایی آن
در مورد اول یعنی مزایای محتوایی باید گفت در این صورت باید تک تک واژه های تاثیر گذار این قبیل اسناد را به فرهنگ خودمان بر گردانیم و تفسیر کنیم مثلا واژه ی توسعه یا آزادی یا خانواده یا ایجاد عدالت و یا فقر زدایی و....
که این یعنی عملا شما دارید سند جدیدی می نویسید و به آن عمل می کنید و لذا امضاء کردن چنین اسنادی به چنین دلیلی بی معنی و دوباره کاری است و فقط مسخره کردن خود است چون به هیچ کدام از بند های این قبیل اسناد عمل نشده و حتی به تفسیر آن هم عمل نشده است.
اما در مورد دوم یعنی مزایای روشی باید گفت که باز هم روشها متاثر از تفکرات اند و بی تاثیر نیستند به این نمونه توجه کنید:
در قوانین یونسکو درباره خشونت نسبت به همجنس گراها آمده است
«خشونت ها شامل خشونت فیزیکی، خشونت جنسی و روانی و قلدری است ..... تحمیل آسیب یا ناراحتی از طریق تماس فیزیکی، حملات لفظی، مبارزه و یا روش های روانشناسانه قرار گرفته است.»
می خواهیم منطبق با این قانون روشهای آنها را پیاده کنیم بنابر این:
آیا حد شرعی لواط بر همجنس باز را باید جاری کرد یا باید بدلیل خشونت فیزیکی از آن چشم پوشی کرد؟
اگر از این روش جلوگیری بگذریم:
آیا نهی از منکر ذیل حملات لفظی قرار می گیرد یا خیر؟
اگر از این روش هم دست بر داریم:
آیا گفتن اثرات استمناء یا همجنسگرایی و مضرات آن با روشها و تکنیک های روانشناسی تحت این بند قرار می گیرد یا خیر؟؟
پس معلوم می شود اینها می خواهند روح تفکر لیبرالی یعنی لِسِفِر را پیاده کنند یعنی بگذار هر کسی هر چه می خواهد انجام دهد.
یعنی عملا تمامی روش های شما به این ترتیب زیر سوال می رود. چون در اصل، این روشها مبتنی بر یک مبناست که در آن مبنا اختلاف دارند
+ بیائیم با مردم صادق باشیم و بگوئیم که دنبال پیاده کردن اسلام نیستیم
+ مطلب نسبتا مرتبط پارامتری مغفول در علوم و ایده های اسلامی