فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت چيست؟
فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر
فطرت انسانی چیز خاصی نیست که بشود آن را مثل قلب و کلیه و غیره به کسی نشان داد بلکه فطرت همان آفرینش خاص الهی است که فقط به انسان داده شده و به هیچ موجودی قبل از انسان داده نشده است.
این آفرینش چند ویژگی دارد:
1- برای اولین بار به انسان داده شده
2- دین الهی منطبق با آن است
3- هرگز از بین نمی رود ولی ممکن است زیر لجن زار گناه دفن شود
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
امام صادق (ع) از پدرش نقل ميكند كه فرمود: كسى كه در او حرص و ترس باشد ايمان ندارد و مؤمن، ترسو و حريص و بخيل نيست. الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏1 ؛ ص131

۲۷ مطلب با موضوع «مبانی فکری :: فرهنگي - اجتماعی» ثبت شده است

یکی از اطرافیان در یک پست حدیثی را نقل کردند و در ذیل آن توضیحی داده بودند که به نظرشان داشتند به مردها کمک می کردند تا زن ها را بهتر بشناسند آن هم شناختنی بر اساس روایات!!!!!؟؟؟

روایت و ترجمه و توضیح این بود:

الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: مَنِ اتَّخَذَ امْرَأَةً فَلْیُکْرِمْهَا فَإِنَّمَا امْرَأَةُ أَحَدِکُمْ لُعْبَةٌ فَمَنِ اتَّخَذَهَا فَلَا یُضَیِّعْهَا. (قرب الإسناد)

هر کس زن گرفت، باید او را اکرام کند ؛ چون زن اسباب بازی و لذت شماست. پس هر کس زن گرفت نباید او را نابود کند.

🔸 همانطور که اسباب بازی رو باید سالم نگه داشت تا بتوان ازش استفاده کرد، زن رو هم باید سالم و سرحال نگه داشت تا بتوان باهاش بازی کرد و لذت برد.
اما اگه مثل بعضی بچه ها سریع اسباب بازی رو شکستی، دیگر فردا نمی توانی باهاش حال کنی.

نقد مطلب مذکور:

میثم علی زلفی

اِممممممممممممممممممممممماچ

اوفییییییش چه کیفی داد! باباجون انرژیم برگشت

پس حالا یک بوسه دیگه بهت می کنم تا بتونی همه ی آدم بدا رو بکشی!

اووووووووووووووووووووومممممممممممممممممممممماچ

اوفی شارژ شارژ شدم


+ کاشکی می دونستیم بوسیدن صورت پدر و مادر چه لذتی به انها منتقل می کنه

 اگر تا حالا توفیقش رو نداشتین پیشنهاد می دهم غرورتون رو بشکنید و این کار رو انجام بدید. از اون بوس های آبداره بچگانه!!!


مردی به حضور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید

میثم علی زلفی

وقتی می خواهیم به اسناد کلی و بالادستی رجوع کنیم باید بدانیم که ایدئولوژی و فکر سازنده ی این قبیل سند ها در تک تک کلمه ها لحاظ شده است.
از طرفی می دانیم که تفکراتی مثل اسلام و لیبرالیسم نقیض ذاتی همدیگر هستند چرا که لیبرالیسم به معنی اصالت الاباحه و آزاد بودن در انجام هر کاری است در حالی که اسلام پنج حکم واجب حرام مستحب مکروه و اباحه را در برخود با افعال دارد.

فلذا در برخورد با سندهایی مثل سند 2030 که یک سند کلی است دو گونه می توانیم برخورد کنیم

1- از اول قبول نکنیم به خاطر وجود تفکر نویسندگان سند که مخالف تفکر ماست

2- قبول کنیم و از مزایای آن استفاده کنیم

خب وقتی می خواهیم از سند و مزایای آن استفاده کنیم خودش دو معنی دارد

الف- استفاده از مزایای محتوایی سند

ب- استفاده از مزایای روشی و روش های اجرایی آن

در مورد اول یعنی مزایای محتوایی باید گفت در این صورت باید تک تک واژه های تاثیر گذار این قبیل اسناد را به فرهنگ خودمان بر گردانیم و تفسیر کنیم مثلا واژه ی توسعه یا آزادی یا خانواده یا ایجاد عدالت و یا فقر زدایی و....

که این یعنی عملا شما دارید سند جدیدی می نویسید و به آن عمل می کنید و لذا امضاء کردن چنین اسنادی به چنین دلیلی بی معنی و دوباره کاری است و فقط مسخره کردن خود است چون به هیچ کدام از بند های این قبیل اسناد عمل نشده و حتی به تفسیر آن هم عمل نشده است.


اما در مورد دوم یعنی مزایای روشی باید گفت که باز هم روشها متاثر از تفکرات اند و بی تاثیر نیستند به این نمونه توجه کنید:

در قوانین یونسکو درباره خشونت نسبت به همجنس گراها آمده است

«خشونت ها شامل خشونت فیزیکی، خشونت جنسی و روانی و قلدری است  ..... تحمیل آسیب یا ناراحتی از طریق تماس فیزیکی، حملات لفظی، مبارزه و یا روش های روانشناسانه قرار گرفته است.»

می خواهیم منطبق با این قانون روشهای آنها را پیاده کنیم بنابر این:
آیا حد شرعی لواط بر همجنس باز را باید جاری کرد یا باید بدلیل خشونت فیزیکی از آن چشم پوشی کرد؟
اگر از این روش جلوگیری بگذریم:
آیا نهی از منکر ذیل حملات لفظی قرار می گیرد یا خیر؟
اگر از این روش هم دست بر داریم:
آیا گفتن اثرات استمناء یا همجنسگرایی و مضرات آن با روشها و تکنیک های روانشناسی تحت این بند قرار می گیرد یا خیر؟؟

پس معلوم می شود اینها می خواهند روح تفکر لیبرالی یعنی لِسِفِر را پیاده کنند یعنی بگذار هر کسی هر چه می خواهد انجام دهد.

یعنی عملا تمامی روش های شما به این ترتیب زیر سوال می رود. چون در اصل، این روشها مبتنی بر یک مبناست که در آن مبنا اختلاف دارند

+ بیائیم با مردم صادق باشیم و بگوئیم که دنبال پیاده کردن اسلام نیستیم

+ مطلب نسبتا مرتبط پارامتری مغفول در علوم و ایده های اسلامی

میثم علی زلفی

سند 2030 شامل 17 هدف است که هر هدف شامل چند زیر بند است

هدف شماره‌ی ۴ سند ۲۰۳۰ در مورد آموزش جامع و فراگیر و بدون تبعیض برای عموم مردم هست!
در این هدف می خوانیم:
Goal 4 - to ensure inclusive and equitable quality education and promote lifelong learning opportunities for all
معنای کلی آن میشود:
آموزش با کیفیت  و برابر که شامل همه چیز و در طول عمر هر شخص برای همه باشه.....

اینجا کلمه‌ی -همه- شامل همه میشود حتی همجنسبازها!

سوال:

خب مگه بده! در کشوری حتی هجنس گراها و تغییر جنسیتی ها هم بتوانند تحصیل کنند! مگر الآن در مدارسمان هم جنس گرا نداریم مگه آدمی که استمناء بکنه نداریم مگه تغییر جنسیتی نداریم!

جواب:

بله داریم و تحصیل این افراد اشکالی ندارد اما ترویج فکر آنها و اجازه ی ترویج این افکار که مخالف روح دین است اشکال دارد! و یونسکو طبق سند 2030 مبارزه با این رفتارها رو ترویج خشونت؛ و مخالفت با آن را برخورد خشن با محصل می داند!


خب کجا گفته اند مخالفت با همجنس گرایی و... خشونت محسوب می شود؟؟

وقتی به قسمت حقوق همجنسبازها بروید در اول پاراگراف نوشته است که:

UNESCO recognises that no country can achieve Sustainable Development Goal 4 if students are discriminated against or experience violence because of their actual or perceived sexual orientation and gender identity

یونسکو بر این عقیده است که هیچ کشوری نمی‌تواند به هدف شماره‌ی ۴ سند ۲۰۳۰ تحقق بخشد اگر دانش آموزان آن کشور به علت تمایل جنسیشان و یا حدس دیگران در مورد تمایل جنسی آن دانش آموزان و همچنین هویت جنسی که دانش‌آموز برای خود در نظر گرفته (مثلا همجنسباز یا ترانزجندر)، در معرض خشونت قرار بگیرند.
بعد مورد به مورد اونها رو نام میبره....همجنسباز زن lesbian, همجنسباز مرد gay, بایسکشوال، ترانزجندر......


خیلی سلیس و روان آب پاکی رو میریزه رو دست همه‌ی کسانی که میگن: نه کی گفته؟ اینطور نیست،

در ادامه حتی میگه یونسکو میتونه اقدام کنه برای تسهیل اعمال برخورد در کشورهای مورد نظر تا جلوگیری به عمل بیاد از رفتارهای ضد گروههای همجنسگرا و ترنزجندر

facilitate action in selected countries to prevent and address homophobic and transphobic violence in educational settings.

این هم لینک حقوق همجنس گراها ----»»»» اینجا

این هم لینک هدف چهارم ----»»»» اینجا


از متن مهمتر:

+++ همانطور که در نوشته ی قبل یعنی اینجا گفتم، آقایانِ دروغگو باید بدانند اگر سند 2030 مورد منافی فرهنگ و دین ما نداشت پس چرا می گوئید حق تحفظ داریم. پس سند 2030 چنین مطالبی دارد.

و البته ترس مردم از این است که ترویج این مسائل مثل بی حجابی که آقای تاج زاده علنا از آن حمایت کرده است برای شما منکر محسوب نشود و مخالف دین نباشد و مانع برخورد با این گونه رفتار ها در مدارس شوید. آنوقت آش می شود همان آش و کاسه همان کاسه

++ به همه ی متدینین توصیه می کنم سوره انفال و توبه را در این ماه مبارک زیاد بخوانند و همراه ترجمه و تفسیر ---»» درس منافق شناسی و دشمن شناسی است (اینقدر ساده نباشیم)

میثم علی زلفی

شهید مطهری می نویسد:

در میان خواسته‏ هاى بشر دو جور خواسته داریم: خواسته‏ هاى طبیعى و خواسته‏ هاى غیر طبیعى، یعنى اعتیادى.

خواسته‏ هاى طبیعى آن چیزهایى است که ناشى از ساختمان طبیعى بشر است، یک سلسله امور است که هر بشرى به موجب آنکه بشر است خواهان آنهاست، و رمز آنها را هم هنوز کسى مدّعى نشده که کشف‏ کرده است. مثلًا بشر علاقمند به تحقیق و کاوش علمى است، همچنین به مظاهر جمال و زیبایى علاقه دارد، به تشکیل کانون خانوادگى و تولید نسل با همه زحمتها و مرارتهایش علاقمند است، به همدردى و خدمت به همنوع علاقمند است. اما چرا بشر علاقمند به تحقیق است؟ این حسّ کاوش و حقیقت جویى چیست؟ چرا بشر علاقمند به جمال و زیبایى است؟ چرا وقتى مجلس جشنى مثل این مجلس ترتیب داده مى‏ شود هم هیئت مدیره آن جشن و هم حضّار، از اینکه وضع سالن مرتّب و مزیّن باشد خوششان مى‏ آید و لذت مى‏ برند؟ چرا به تشکیل کانون خانوادگى علاقمند است؟ چرا در انسان حسّ همدردى و ترحّم نسبت به دیگران وجود دارد؟ اینها یک سلسله سؤالاتى است که وجود دارد. ما خواه جواب این «چرا» ها را بدهیم و خواه نتوانیم بدهیم چیزى که براى ما قابل تردید نیست این است که این خواسته‏ ها طبیعى است.
غیر از این خواسته‏ هاى طبیعى احیاناً یک سلسله خواسته‏ هاى دیگرى هم در میان بسیارى از افراد بشر هست که «اعتیادات» نامیده مى‏شوند.

میثم علی زلفی

رهبرانقلاب در ابتدای درس خارج فقه:
استفاده از ماشین‌های گران قیمت برای روحانیون و طلاب حرام است

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ابتدای درس خارج فقه روز یکشنبه (١٧بهمن۹۵)، پس از بیان حدیثی اخلاقی، با اشاره به «حرام بودن استفاده از ماشین‌های گران قیمت برای روحانیون و طلاب» فرمودند نامه‌ای دریافت کرده‌اند که در آن نوشته شده بعضی از افراد حاضر در درس، با ماشین‌های گران‌قیمت دویست میلیونی تردد می‌کنند.
ایشان در این باره افزودند: حرمت اسراف برای همه است، هر کسی در هر حدّی چه غنی، چه متوسط یا فقیر ممکن است اسراف کند و اسراف، عمل حرام است. این ماشینهای گران‌قیمت حرام است.
رهبر انقلاب با اشاره به وجود برخی جهات امنیتی و حفاظتی برای استفاده از ماشین گران‌قیمت فرمودند: توجه کنید! عمل، ورع، اجتهاد، زهد، بی‌رغبتی، نرفتن به دنبال زخارف مادی و زیبائی‌های ظاهریِ زندگی، وظیفه‌ی اصلیِ ماست.

چند نکته:

میثم علی زلفی

هر چه بیشتر می گذرد بهتر درک می کنم تحصیل به تنهایی شعور نمی آورد حتی در علوم حوزوی چه رسد به دیگر علوم، بلکه تزکیه است که عامل اصلی کسب شعور است. بی تزکیه علم چیزی جز بغی و سرکشی نمی آورد؛ انسان یاغی می شود خدا را هم بنده نیست چه رسد بنده ی خدا را!

می داند که باید احترام کند اما نفسش به هر دلیلی سوار است و برایش بهانه تراشی می کند، خسته ام، کار دارم، دولت مقصر است،....

نه آقا یادت رفته حکیمان گفته اند تزکیه قبل از تعلم واجب است

میثم علی زلفی

یکی از رفتارهای عجیب در جامعۀ ما بد و بی‌راهی است که «برخی» بی هیچ دغدغه‌ای رودررو و خیلی ریلکس، نثار طلاب و روحانیون می‌کنند. برای آنها مهم نیست که چرا و چقدر ناراحت‌اند؛ مهم، وجود یک «عمامه به سر» است که آن هم الآن در مقابلشان  شرف حضور دارد.
اما اینکه موضوع (از کیفیتِ بدِ نانی که خریده تا حقوق‌های نجومیِ آن مهندس و دکتر)، چه ارتباطی به این آقای طلبه دارد کسی نمی‌داند.
عجیب‌تر اینکه گاهی همین رفتار غریب صرفاً برای تفریح از برخی سر می‌زند. جمعی نشسته در یک ماشین چند صدمیلیونی آرام نزدیک می‌شوند. شیشه را پایین داده فحش آب نکشیده‌ای را با صدای بلند به طلبۀ ایستاده در صف اتوبوس می‌دهند و با شلیک خنده دور می‌شوند. عجیب‌تر از آن، بی‌خیالی و  حتی خنده‌های اطرافیان است.
اما در غیر این مورد چه جور بشود که طرف جرأت کند رودررو به دیگری به جای «شما» بگوید «تو». اگر هم گفت می‌داند جد و آبادش یک به یک شماره خواهند شد؛ تازه اگر خدا رحم کند و کار به مشت و تیزی نرسد.
 برگرفته از وبلاگ امید پیشگر

میثم علی زلفی


لطفا .... کامل بخوانید!

بنده اصفهانیم خوشبختانه یا شاید هم متاسفانه

آقای دانشمند، سخنران و خطیب توانای اصفهان، کسی که در کارنامه اعمالت در روز قیامت کشتن شیعیان سیستان و افغانستان و پاکستان و یمن و ... ثبت شده است، فکر می کردم تغییر کرده اید و دست از رفتار های سابقتان برداشته اید. اما باز به شبکه ی تفرقه افکن امام حسین رفتید و آتش تفرقه را روشن کردید. lمسئله ی خلع لباس مطرح شد و شما ظاهرا توبه کردید اما باز دیشب در مصلای نماز جمعه شاهین شهر اصفهان شروع کردید به ایجاد تفرقه بین مذهبی ها ....

بنده خیلی محکم می گویم یا شما احمقید یا از فقه سر رشته ای ندارید! البته خودتان هم دیشب گفتید که سخنرانی بیش نیستید و البته سیاسی هم نیستید و سخنرانی سیاسی هم بلد نیستید!!!!!!

میثم علی زلفی

تصمیم گیری با وجود همراه وابستگی به قدرت و ضعف همراه دارد. زنان و مردان لوس و بی عرضه، به شدت بر تصمیم گیری همسرانشان تاثیر گذارند.

گاها دیده می شود که بعضی زن ها خود را در منتهی الیه ضعف نشان می دهند و شوهر را حتی برای رد شدن از لبه ی جوی آب فرا می خوانند و با استفاده از اهرم دست همسر و همراه با هزاران صدای وای و ووی از لب جوی گذر می کنند و در آخر اسم آن را ناز کردن می گذارند. وقتی از علت چنین رفتاری جویا شویم یک علت بیشتر برایش نمی توان یافت:

چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی

نی به خدا که از دغل چشم فراز می‌کنی

چشم ببسته‌ای که تا، خواب کنی حریف را

چونک بخفت بر زرش دست دراز می‌کنی (مولوی)

در مورد آقایان هم چنین رفتاری را می بینید.

میثم علی زلفی