فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر

در این وبلاگ سعی داریم بیشتر از مبانی فکری الهی بنویسیم

فطرت چيست؟
فطرت الهی - دلسوخته ای منتظر
فطرت انسانی چیز خاصی نیست که بشود آن را مثل قلب و کلیه و غیره به کسی نشان داد بلکه فطرت همان آفرینش خاص الهی است که فقط به انسان داده شده و به هیچ موجودی قبل از انسان داده نشده است.
این آفرینش چند ویژگی دارد:
1- برای اولین بار به انسان داده شده
2- دین الهی منطبق با آن است
3- هرگز از بین نمی رود ولی ممکن است زیر لجن زار گناه دفن شود
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
امام صادق (ع) از پدرش نقل ميكند كه فرمود: كسى كه در او حرص و ترس باشد ايمان ندارد و مؤمن، ترسو و حريص و بخيل نيست. الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏1 ؛ ص131

۴۰ مطلب با موضوع «دل نوشته ها» ثبت شده است

هميشه مي خوندم كه عرفا و بزرگان در جهت رشد اخلاقي و علمي خودشون چهلّه مي گرفتن.

امروز بعد از 40 روز دوباره برگشتم قم. وقتي چشمم به ضريح خانم فاطمه معصومه افتاد بي اختيار اشك تو چشمام حلقه زد. تقريبا هميشه اين اتفاق برام مي افته. آخه قم برگشتن برام مثل بيدار شدن از خواب مي مونه . مثل كسي كه مي خوابه و نمي دونه دوباره بيدار مي شه يا نه.

وقتي پام به خاك مقدس قم مي رسه خوشحال مي شم؛ احساس مي كنم دوباره بهم اجازه دادن بيام پيششون و به درس خوندنم ادامه بدم. هميشه تو نظرم اينطوريه كه اگه يه طلبه نتونه درس بخونه همون روز روز مرگشه. شايدم به خاطر رواياتيه كه خوندم. رواياتي كه مي گه حيات آدمي در كسب علمه.

از حرفم دور نشم. 40 روز بود كه از قم رفته بودم. امروز كه شمردم ديدم 40 روز شده. 40 روز فرصت با پدر و مادر بودن براي پياده كردن آنچه كه مي داني براي بهترين هاي عالم!

نمي دونم رد شدم يا قبول. اما اين رو مي دونم كه تو هيچكدوم از اين چهل روز به اين فكر نكردم كه اين هم يك چله است مثل خيلي از چله هاي ديگه.

اما اين رو فهميدم كه هر روزي كه پشت سر ميگذاريم يكي از روزهاي چله هاي تهذيب و اخلاق ماست كه داره از دست مي ره!

خدايا كمكمون كن!

میثم علی زلفی

آی بدم میاد از این وبلاگ هایی که دو  ساعت توش می چرخی آخرش نمی فهمی این وبلاگ نویسه مرد بود یا زن! بابا این پروفایل رو گذاشتن مشخصاتت رو بذاری نذاشتن که مثل نیروگاه فردو باهاش آب هویج بگیری!

میثم علی زلفی
بسم رب الزهراء(س) و الشهداء و الصدیقین.
چند روزی با کاروان راهیان نور همراه بودم. یکی از راویان جبهه که از بچه های دسته 1 گردان حمزه بود به نام آقای گودرزی وقتی به شلمچه رسیدیم یک دو بیتی رو برامون خوند که شعر دسته یک بود. این دو بیت به ما نشون می داد که اینها چقدر برای شهادت آماده بودند. خدا کنه که ما بتونیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید
مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین(ع) رفتن
زیبا بود این سان معراج انسانی

گردان حمزه سید الشهدا
میثم علی زلفی

آقا جان بچه که بودم، تو را نمی شناختم ، فامیلمان هم با شما میانه خوبی نداشت، در لابلای کلامشان اعتراضاتشان را به تو می دیدم و ناخواسته از شما بدم می آمدم . هر چه بیشتر رفت و آمد می کردیم حس تنفرم از شما بیشتر می شد. دانشگاه که آمدم ، همچنان بر مرام سابقم طی طریق می کردم. هروقت با این و آن بحث می کردیم که فلانی خوب است یا خوب نیست وقتی بحث به شما می رسید بی آنکه یقین به حرف هایم داشته باشم از شما و ظلم هایتان می گفتم. می گفتم فلان فامیل ما در فلان جا مسئول است و او خودش به من می گفت که رهبری چه کرده است. یا فلانی این را گفته و بهمانی این را گفته است.

میثم علی زلفی

کاش به جای حجاب، حیا اجباری بود

شرف اجباری بود، راستی و درستی اجباری بود

کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود

کاش یه ذره انسانیت اجباری بود

میثم علی زلفی

علی بن موسی الرضا

سلام بر شما، سلام بر شمایی که آقا و مولایم هستی،شمایی که جان جهان و واسط فیض ارض و سماء ی، آری شما ،همان که نامت هم نام رسول خداست و صفتت مثل او رحمة للعالمین است سلام بر تو مهدی جان.

این روزها غم بر سینه ات سنگینی می کند غم فوت نبی اکرم صلی الله و علیه و آله، غم امام حسن علیه السلام و امروز غم جدتان اما رئوف علی ابن موسی الرضا. آقا جان بقیة الله آجرک الله.

غرببتت را امروز یک لحظه احساس کردم. نه اینکه خودم بفهمم ،آقا علی بن موسی به من فهماند. سیر تاریخ را در نظرم آورد تا بهتر غربتش را درک کنم. از غدیر شروع کرد.

میثم علی زلفی

شعری از زبان امام حسن علیه السلام خطاب به همسرشان

میثم علی زلفی

یکی از وبلاگ ها مطلبی درباره دموکراسی نوشته بود و دموکراسی را به بهترین و سبکترین ویندوز دنیا تشبیه کرده بود. ما هم برای اینکه دل این دوستمان نشکند گفتیم یک تبلیغی از این ویندوز برایش بکنیم. شاید یکی دو تا مشتری پیدا کند.

لینک برای مطالعه کامل مطلب اینجا

میثم علی زلفی

آقای پور ازغدی چقدر خوب گفتی که دارند کلاهمان را بر می دارند.

امام حسینمان شده امام حسین اومانیستی. چون من دوست دارم، امام حسین امام من است ، نه اینکه چون امام است او را دوست دارم.

تازه دوست داشتنمان هم نصفه و نیمه است. اگر امام بگوید گناه نکن ،‌دروغ نگو، رابطه با نامحرم ، دوستی های آنچنانی نداشته باش، یا اینکه موسیقی حرام گوش نده ، دست از حرام خوری بردار، معلوم نیست چند نفر به چشم امام زل می زنند و می گویند دوست دارم مگر چه اشکالی دارد؟

این  دهه ها پس چرا اثر نی کند؟آیا دهه ها بی فایده اند یا نگاه ما غلط است؟ به جای اینکه خودمان را اصلاح کنیم دهه ها را زیاد می کنیم

من نمی دانم این دهه ها که دارند مثل قارچ زیاد می شوند به چه دردی می خورد؟

کاش به جای دهه زیاد کردن ها و سین سین کردن به جای حسین حسین کردن ها ،می رفتیم دهه ی های عمل به سیره امامان می گرفتیم.
با این دهه دهه درست کردن ها داریم کشور را پاکستان می کنیم پاکستانی که خودشان را در محرم با قمه و زنجیر و سینه زنی های آنچنانی جر و واجر می کنند. اما یک سرباز آمریکایی را نمی توانند بیرون کنند.آمریکایی ها هر وقت دلشان بکشد یک موشک می زنند وسط پاکستان و کسی هم جیکش در نمی آید.

میثم علی زلفی

خنده دار شده ای.  از بس که حرص خورده ای. چیزی که نیست تو هم  مثل بقیه باش و کاری به ساعت  دوازده  و غیر دوازده نداشته باش و اصلا تو را با دوازده چه کار. فقط یادت باشد آخر ترم نمره کمتر از دوازده نیاوری که مشروط شدنت قطعی است. آن وقت مجبور می شوی برای بار دوازدهم شهریه های دانشگاه آزاد را پرداخت کنی.

میثم علی زلفی